انفجار صورت و دست های کوچکش را سوزاند

پژمان، تا قبل از آن حادثه، نان آور خانواده فقیرش بود. او هرروز پس از مدرسه، با گالنی بنزین کنار جاده می ایستاد و در گرمای سوزان نرماشیر در انتظار مسافری که خریدار متاع کوچک او باشد، چشم به جاده می دوخت.
در روز حادثه اما، گرمای جانسوز هوا، انفجاری را در دستهای کوچک پژمان رقم زد که باعث سوختگی شدید صورت و دستهایش شد. فقر شدید خانواده، امکان درمان جراحات ناشی از سوختگی این مرد کوچک را به هیچ وجه نداشت و او تحت حمایت سفیران نیکوکاری قرار گرفت.
پژمان بعد ازین حادثه، با وجود کارنامه درخشان و علاقه به تحصیل، مجبور شد درس و مدرسه را رها کند. او اکنون برای ادامه درمان سوختگی هایش به کرمان آمده است. به گفته مددکار سفیران نیکوکاری، زمانی که پژمان به کرمان آمد، دو روز بود که هیچ غذایی نخورده بود. فقر این خانواده به قدری شدید است که به راستی محتاج نان شب هستند. آنها حتی از پس پرداخت کرایه تاکسی برای انتقال پژمان به بم یا کرمان برنمی آیند.
اکنون شعبه کرمان سفیران نیکوکاری درحال تدارک اسکان پژمان در مهمانسراست. او باید یک ماه تحت فیزیوتراپی قرار بگیرد تا دستهای کوچکش دوباره توان حرکت را به دست بیاورد. همچنین برای تٲمین هزینه جراحی صورتش، نیازمند یاری سفیران نیکوکاریان است.
پژمان دلش می خواهد درس بخواند...دلش می خواهد چهره ی مردانه اش مداوا شود و دوباره نان آور خانواده اش شود.
برای ادامه درمان پژمانnbsp; حدود ده میلیون تومان برآورد شده که تٲمین چنین مبلغی خارج از توان این خانواده است